عیب یابی و علت کم شدن ولتاژ موتور برق
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۹۵۹۶۷
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، زمانی که یک موتور برق میخرید انتظار دارید که برق مورد نیاز شما را تأمین کند اما این امکان وجود دارد که به خاطر دلایلی ولتاژ خروجی موتور برق دچار نوساناتی شود. از جمله این عوامل تأثیرگذار بر روی افت ولتاژ در موتور برق خرابی رگلاتور موتور، اشکال در کاربراتور، موتور گرفتگی، فیلر هوا نقص فنی در نشانگر ولت متر، مشکل خرابی در فیلر سوخت و گسل زمین است که با خواندن این متن شما میتوانید متوجه شوید افت ولتاژ موتور برق شما به کدام یک از موارد ربط دارد و چگونه میتوانید آن را برطرف کنید و آیا نیاز است برای حل مشکل به خدمات فروش و تعمیرات مراجعه کنید یا نه؟
موتو برق چیست و اجزای آنقبل از آشنایی با مشکلات انواع موتور برق بهتر است آشنایی بیشتری با خود موتور برق و انواع آن داشته باشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موتور برق یا ژنراتور (Generator) دستگاهی است که انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل میکند. عمدتاً از اصول الکترومغناطیسی برای عملکرد خود استفاده میکند. موتور برق از اهمیت بسیاری در صنایع، خانهها، و بسیاری از دیگر کاربردها برخوردار است. در زیر، اجزای یک موتور برق را توضیح میدهیم.
عیب یابی موتور برق و دلایل خرابی آنموتور برقها ممکن است دچار مشکلات زیادی شوند. برای آشنایی بیشتر و رفع هر مشکل بهتر است ابتدا دلیل آن را بدانید. در ادامه چند مورد از عیب یابی و مشکلاتی که برای موتور برقها به وجود میآید را بیان میکنیم.
خرابی نشانگر ولت مترنشانگر ولت متر یک وسیله الکترونیکی است که ولتاژ را نمایش میدهد. اگر این نشانگر خراب شود یا دچار اشکالاتی در عملکردش شود، ممکن است اطلاعات نادرستی را نمایش دهد و ولتاژ واقعی را به درستی نشان ندهد. در نتیجه، میتواند به اشتباه به عنوان عامل افت ولتاژ تشخیص داده شود.
خرابی رگلاتور ولتاژرگلاتور ولتاژ یک قطعه مهم در سیستم موتور برق است که وظیفه تنظیم ولتاژ خروجی موتور برق را دارد. اگر این رگلاتور خراب شود یا به درستی عمل نکند، ممکن است ولتاژ خروجی موتور برق کاهش یابد. این افت ولتاژ میتواند به علت نقص در رگلاتور ولتاژ باشد.
مشکلات در کاربراتورکاربراتور موتور برق وظیفه ترکیب و سوخت رسانی سوخت و هوا به موتور را دارد. اگر کاربراتور دچار مشکلاتی مثل گرفتگی یا تنظیم نادرست شود، ممکن است نسبت سوخت به هوا تغییر کند و این باعث افت ولتاژ در موتور برق شود. به عبارت دیگر، موتور نمیتواند به درستی کار کند و این مشکل به علت مشکلات کاربراتور ایجاد میشود.
گسل زمینوقوع گسل زمین به معنای از دست رفتن اتصال به زمین در یک سیستم برقی است. این موضوع میتواند به کاهش ولتاژ و جریان برق در سیستم منجر شود. اگر زمین به عنوان مسیر بازگشت جریان الکتریکی قطع شود، ولتاژ در دستگاههای برقی نمیتواند به درستی منظور شود و عملکرد موتور برق تحت تأثیر قرار میگیرد.
گرفتگی فیلتر هوافیلتر هوای موتور برق وظیفه تصفیه هوای وارد شده به موتور را دارد. اگر این فیلتر دچار گرفتگی یا آلودگی شود، میتواند جلوی عبور هوا را بگیرد و تأمین هوای کافی برای موتور را متوقف کند. این مشکل باعث افت ولتاژ میشود زیرا موتور نیاز به هوای کافی برای احتراق سوخت دارد. به عبارت دیگر، اگر هوا به درستی در موتور نفوذ نکند، ترکیب سوخت و هوا به دستگاه انژکتور نمیرسد و میتواند باعث افت ولتاژ و عدم عملکرد موتور شود.
مشکل و خرابی فیلتر سوختفیلتر سوخت مسئول تصفیه سوخت مورد استفاده در موتور برق است. اگر این فیلتر دچار مشکل یا آلودگی شود، میتواند سوخت را آلوده کند و به سیستم سوخت رسانی آسیب برساند. سوخت آلوده باعث افت ولتاژ میشود همچنین آلودگی در سوخت میتواند باعث فرسایش قطعات موتور و کاهش عمر مفید آن ش
به طور کلی با علائم افت ولتاژ موتور برق اشنا شدید اما برای برطرف کردن ان ها نیاز مند تخصص و تجربه است و شما تنها خوتان نمیتوانید به راحتی این مشکلات را بر طرف کنید به همین خاطر توصیه میشود برای خرید موتور برق وسیلهای را خریداری کنید که دارای گارانتی بلندمدت است.
اجزای اصلی موتور برقهابرای اینکه با علتهای خرابی موتور برقها آشنا شوید، بهتر است اجزای موتور برقها را به خوبی بشناسید.
انواع مختلفی از موتورهای برق و ژنراتورها وجود دارند، اما اجزای اصلی موتور برق به شرح زیر هستند:
موتور: (Engine) این قسمت از دستگاه مسئول تولید انرژی مکانیکی است. به وسیله یک منبع نیروی مکانیکی مثل موتور احتراق داخلی یا موتور بخار، این بخش انرژی مکانیکی تولید میکند.
آلترناتور (Alternator): آلترناتور بخشی از دستگاه است که از انرژی مکانیکی ورودی را به عنوان گشتاور مکانیکی استفاده میکند و انرژی الکتریکی متناظر را تولید میکند. این انرژی الکتریکی به شکل جریان متناوب (AC) تولید میشود.
سیستم سوخت (Fuel System): در موتورهای احتراق داخلی مانند موتورهای دیزلی یا بنزینی، سیستم سوخت ورودی به موتور مسئول تزریق و مدیریت سوخت است. این سوخت سوخته شده و انرژی مکانیکی تولید میکند.
خنککننده (Cooling System): موتورها دائماً گرم میشوند و برای جلوگیری از افزایش دما و آسیب به قطعات داخلی، یک سیستم خنککننده برای مدیریت دمای موتور استفاده میشود. این سیستم معمولاً آب را به عنوان وسیله خنککننده استفاده میکند.
روغنرسانی (Lubrication System): روغنرسانی به منظور حفاظت و روان کردن قطعات متحرک موتور استفاده میشود. روغن در نقاط مختلف موتور به وسیله یک سیستم پمپاژ و توزیع میشود.
تنظیم کننده ولتاژ (Voltage Regulator): برای تنظیم و کنترل ولتاژ خروجی برق متناوب (AC) یا برق مستقیم (DC) تولید شده استفاده میشود.
پانل برق (Control Panel): این قسمت به کنترل و مانیتورینگ دستگاه موتور برق و تجهیزات خروجی برق AC و DC میپردازد. اینجا میتوانید ویژگیهای مختلفی را تنظیم کرده و از عملکرد صحیح دستگاه اطمینان حاصل کنید.
این اجزا و قطعات با همکاری و هماهنگی به یکدیگر کمک میکنند تا موتور برق انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کرده و برق تولید کند.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
کد خبر 5900079منبع: مهر
کلیدواژه: برق کسب و کار کسب و کار گردشگری لیزر رایتل لوله قهوه خرید آنلاین تدریس خصوصی تعمیر لوازم خانگی سیستم صوتی انتقال گاز کسب و کارهای اینترنتی حکاکی توکیو انرژی الکتریکی انرژی مکانیکی موتور برق ها ولتاژ خروجی موتور برق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۹۵۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشهیابی علل کمبود مدافعان چپ ممتاز در فوتبال مدرن
اگرچه مشکل فقدان مدافع چپهای قابل اتکا در فوتبال انگلیس ملموستر است، اما در تمامی لیگهای معتبر اروپایی وجود دارد.
در فصل گذشته برای اولین بار در تاریخ ۵۰ ساله تیم منتخب فصل اتحادیه فوتبالیستهای حرفهای (PFA)، بازیکنان لیگ برتر انگلیس هیچ دفاع چپی را در ترکیب یازده نفره منتخب خود قرار ندادند. تنها مدافع کناری منتخب، کیران تریپیر بود که در کنار جان استونز، روبن دیاز و ویلیام سالیبا برگزیده شد.
طرفداری | امسال هم پیدا کردن یک مدافع چپ مناسب برای این تیم منتخب کار دشواری است. بخشی از این موضوع به خاطر مصدومیت بازیکنانی مثل اندی رابرتسون (۱۵ بازی)، لوک شاو (۱۲ بازی) و بن چیلول (۹ بازی) است. اما بخش دیگر هم به خاطر استفاده تیمهای مدعی قهرمانی، یعنی آرسنال و منچسترسیتی، از بازیکنان عجیب و غریب در این پست است.
اگر به دنبال یک مدافع چپ تخصصی بگردید که در بیش از نیمی از بازیهای این فصل به میدان رفته باشد، گزینههای شما لوکاس دینیه، آنتونیو رابینسون یا دستینی اودوگی هستند. همه این بازیکنان مدافعان چپ خوبی هستند، اما به سختی میتوان آنها را در سطح جهانی دانست. دلایل مختلفی برای کمبود مدافع چپ باکیفیت وجود دارد، اما به نظر میرسد مشکلی در ردههای پایه نیز وجود داشته باشد.
جذابیت پست دفاع کناری را جیمی کرگر، بازیکن سابق لیورپول، با کنایهای در یک برنامه تلویزیونی به بهترین شکل خلاصه کرده است. او میگوید: «هیچ بچهای آرزو ندارد که وقتی بزرگ شد، گری نویل شود.» این جمله در عین شوخی بودن، نکته مهمی را مطرح میکند. به طور سنتی، بازیکنان در پست دفاع چپ معمولا بازیکنانی هستند که در پستهای دیگر عملکرد خوبی نداشتهاند و به این پست منتقل شدهاند؛ مثل مدافعان میانی یا وینگرهای سابق.
تقریباً تمام بازیکنانی که به یک فوتبالیست سطح بالای لیگ برتر تبدیل میشوند، بهترین بازیکن یا بسیار نزدیک به بهترین بازیکن در تیم جوانان خود بودهاند. و صد البته که تیمهای بسیار کمی بهترین بازیکن خود را در دفاع چپ یا راست قرار میدهند. بهترینها، هافبک مرکزی هستند یا اگر گلزن باشند، مهاجم هستند. اگر کوچک و سرعتی باشند، وینگر هستند. اگر قوی و استوار باشند، مدافعان میانی هستند. اما به تیم جوانان خود یا تیم مدرسه خود فکر کنید و به بهترین بازیکن تیم خود فکر کنید. آیا آنها یک مدافع چپ یا راست بودند؟ تقریباً با اطمینان میتوان پاسخ داد: «نه».
اما تیمهای بزرگسال به هر حال باید از جایی مدافعان چپ و راست پیدا کنند، و این کار اغلب شامل تغییر نقش یک بازیکن بااستعداد در ردههای جوانان است. به عنوان مثال، ترنت الکساندر آرنولد صراحتا در مورد این موضوع صحبت کرده است که تغییر پست او به دفاع راست یک حرکت کاملاً حسابشده بوده است؛ تصمیمی که بعد از صحبت با کادر مربیگری لیورپول گرفته شد. آنها فکر میکردند در خط هافبک بازیکن کافی دارند، اما در پست دفاع راست جای خالی وجود دارد.
در قرن بیستم، زمانی که بازی در پست دفاع چپ و راست یک وظیفه کاملاً دفاعی در نظر گرفته می شد، بازیکنان در این پست معمولاً مدافعان میانی بودند که به کنارهها منتقل می شدند. گری نویل نمونه بارز این موضوع است. وقتی از مدافعان کناری انتظار بیشتری برای حمله کردن میرفت، آنها معمولاً بازیکنانی بودند که از پست وینگر به عقب آورده میشدند. این یک تغییر نسبتاً ساده بود. این بازیکنان باید یاد میگرفتند که در موقعیتهای تک به تک مسلط باشند و چگونه از تیر دوم دفاع کنند. اما هر چه مدافعان کناری ذهنیت هجومی بیشتری پیدا میکردند، بیشتر در طول خط میدویدند و سانتر میکردند؛ اساساً همان کاری را انجام می دادند که زمانی برعهده وینگرها بود.
برای نمونه، وین بریج را در نظر بگیرید که در اواخر قرن بیستم ظهور کرد. او در تیم رزرو ساوتهمپتون مهاجم مرکزی بود، سپس چند فرصت حضور در تیم اصلی در پست وینگر چپ به دست آورد، اما در نهایت به یک مدافع چپ ثابت تبدیل شد. بهترین سالهای او برای چلسی و انگلیس به عنوان ذخیره اشلی کول سپری شد؛ کسی که در تیم جوانان آرسنال مهاجم بود و اعتراف کرد که از تغییر پست به مدافع چپ ناامید شده است. این یک الگوی آشنا بود.
وین بریج کارش را به عنوان یک مهاجم مرکزی شروع کرد ولی بیشتر دوران بازی خود را به عنوان یک مدافع چپ سپری کردو هنگامی که مدافعان کناری در اورلپ کردن آنقدر راحت شدند که شبیه به وینگرها بازی میکردند، دیگر نیازی به وینگرها برای ایفای نقش مشابه نبود. از سال ۲۰۱۰ ظهور وینگرهایی که در عرض حرکت میکنند، به این معنی بود که بسیاری از وینگرهای باتجربه به جناح مخالف نقل مکان کردند؛ دیمین داف را در نظر بگیرید که در جناح راست و سایمون دیویس در جناح چپ برای فولام بازی میکنند. فولام در آن سال به فینال لیگ اروپا رسید.
این حالا تبدیل به الگوی پیشفرض شده است و جوانانی که بزرگ میشوند به طور خودکار بهترین پست خود را در جناح مخالف پای قویترشان میبینند. روزگاری انگلیس در سمت چپ مشکل داشت چون هیچ بازیکن چپپای با کیفیتی نداشت. حالا آنها در سمت چپ مشکل دارند، چون تمام بهترین گزینههای هجومی کناریشان (بوکایو ساکا، کول پالمر و فیل فودن) چپپا هستند و به همین دلیل در سمت راست بازی میکنند.
این موضوع هنگام تبدیل بازیکنان به مدافع کناری که هنوز انتظار میرود در جناح مربوط به پای ترجیحیشان بازی کنند، مشکل ایجاد میکند. تغییر پست از وینگر راست به مدافع چپ بسیار چشمگیرتر از تغییر پست از وینگر چپ به مدافع چپ است. زمانی مربیان فقط باید این بازیکنان را متقاعد میکردند که کار مشابهی انجام خواهند داد؛ یعنی دویدن و سانتر کردن، فقط با این تفاوت که این کار را از چند متر عقبتر شروع خواهند کرد؛ اما متقاعد کردن بازیکنی که با حرکات عرضی و شوت زدن مثل آرین روبن بزرگ شده است، برای تغییر کامل سبک بازیاش، کار دشوارتری است.
گاهی اوقات پیشنهاد شده است که ساکا، که در دوران ابتدایی میکل آرتتا مدتی به عنوان مدافع چپ هجومی بازی میکرد، میتواند آن پست مشکلساز را برای انگلیس حل کند، اما چنین سناریویی بعید به نظر میرسد. این تغییری فاحش نسبت به کاری که او در حال حاضر انجام میدهد، محسوب میشود. اگر این موضوع چند دهه پیش بود و ساکا به جای بازی در جناح راست، در پست وینگر چپ برای آرسنال بازی میکرد، شاید به این اندازه مشکلساز نمیشد.
بوکایو ساکا در حال بازی کردن برای آرسنال در پست مدافع چپ در فوریه ۲۰۲۰پس چطور است که مدافعان میانی را به مدافعان کناری تبدیل کنیم؟ به هر حال، مدافعان به طور فزایندهای به خاطر تواناییشان در حفظ توپ و تحرکشان انتخاب میشوند. برای مثال، بن وایت به شکل تحسین برانگیزی خودش را با بازی در پست مدافع راست وفق داده است، در حالی که پیش از این در پست مدافع میانی عملکرد خوبی داشت.
این راه حل در سمت راست جواب میدهد. اما مشکل برای مدافعان چپ دو جنبه دارد. اولین و واضحترین دلیل این است که بازیکنان چپ پا از بازیکنان راست پا کمیابتر هستند، بنابراین گزینههای کمتری برای انتقال به آن جناح وجود خواهد داشت. دومین مشکل (و مشکل مدرنتر) این است که تقاضای بیشتری برای چپ پا بودن مدافع میانی سمت چپ تیم شکل گرفته است، بنابراین بازیکنان این ناحیه از زمین باید در بازیسازی راحت باشد. البته الزاما نیاز نیست آنها چپ پا باشند (ویرجیل فن دایک راست پاست، در سمت چپ بازی میکند و پاسور فوقالعادهای است) اما دلایل خوبی برای داشتن یک مدافع میانی چپ پا در سمت چپ وجود دارد؛ امروزه بیشتر از زمانی که ضربات دروازه به طور معمول از بالای سر مدافعان و به سمت یک مهاجم هدف قد بلند ارسال میشد، به مدافعان چپ پا در مرکز خط دفاعی نیاز است. به عنوان مثال، لیساندرو مارتینز در گذشته شاید به یک مدافع چپ تبدیل میشد. او فقط ۱/۷۵ سانتیمتر قد دارد و چپ پا است. اما در دوران مدرن، او به طور واضح یک مدافع میانی است.
امروزه احتمال اینکه مدافعان چپ بازیکنانی باشند که در گذشته وینگر بودهاند، کمتر شده است، چون این تغییر پست سختتر شده است. همچنین، احتمال اینکه آنها بازیکنانی باشند که سابقه بازی در مرکز خط دفاع را داشتهاند، کمتر است، چون مربیان تمایل کمتری به انتقال دادن آنگریها از آن پست دارند. در چنین وضعیتی، کمبود مدافعان چپ باکیفیت، جای تعجب ندارد.
به قلم Michael Cox برای وبسایت The Athletic
از دست ندهید ????????????????????????
درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش میماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!